اقتصاد اسلامی ـ 35 | روش تحقیق در اقتصاد اسلامی
مقالات اقتصادی
بزرگنمايي:
بازار آریا - اقتصاد اسلامی، با رویکردی واقعگرایانه، انسان را موجودی پیچیدهتر و چندبعدیتر از انسان عقلایی اقتصاد متعارف میداند. از این رو، روشهای مورد استفاده در اقتصاد اسلامی، فراتر از تجربههای حسی و روشهای صرفاً تجربی اقتصاد متعارف است. - آریا بازار -
خبرگزاری تسنیم ؛ پرونده "اقتصاد اسلامی" بخش35 _ موضوع علم اقتصاد، اگرچه در تعاریف مختلف اقتصاددانان متنوع است، اما در نهایت به یک مفهوم واحد بازمیگردد: بررسی رفتارهای اقتصادی انسان عقلایی در تولید، توزیع، مصرف و مبادله کالاها و خدمات.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
چه ثروت را محور قرار دهیم، چه تولید و توزیع را، و چه رفتار انسان را، در نهایت، هدف علم اقتصاد، تحلیل و تبیین چگونگی تخصیص منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود انسان است.
در این زمینه بیشتر بخوانید
+ کدام اقتصاد اسلامی را برگزینیم؟
+ اقتصاد اسلامی، اثباتی یا هنجاری؟ اقتصاد اسلامی، همچون سایر شاخههای علم اقتصاد، به بررسی رفتارهای اقتصادی انسان میپردازد. این رفتارها، که در حوزههای تولید، توزیع، مصرف و مبادله شکل میگیرند، میتوانند بر پایه مفاهیم عقلی، نقلی یا تجربی استوار باشند و از ظن و گمان تا یقین متغیر باشند. تفاوت اصلی اقتصاد اسلامی با سایر مکاتب، تأثیر جهانبینی و ارزشهای اسلامی بر این رفتارهاست. این تأثیر، هم در عناصر ذهنی انسان (مانند انگیزهها و اهداف) و هم در عناصر عینی (مانند فناوری و منابع) نمود پیدا میکند و بر چگونگی تولید، توزیع، مصرف و مبادله کالاها و خدمات اثر میگذارد.
اقتصاد اسلامی، با تمرکز بر رفتار اقتصادی انسان مسلمان، از اقتصاد متعارف که بر رفتار انسان عقلایی مبتنی است، متمایز میشود. در حالی که اقتصاد متعارف به دنبال حداکثرسازی منفعت مادی است، اقتصاد اسلامی، رفتاری مبتنی بر ارزشهای دینی را بررسی میکند. با این حال، هر دو مکتب، رفتارهای اقتصادی انسان را در حوزههای تولید، توزیع، مصرف و مبادله مورد مطالعه قرار میدهند. تفاوت در نوع انسان مورد بررسی (انسان مسلمان در مقابل انسان عقلایی) منجر به نتایج و گزارههای متمایز میشود، اما اشتراکاتی نیز در رفتارهای اقتصادی وجود دارد. به این معنی که پیامدهای رفتار اقتصادی یک مسلمان بهگونهای و از آن یک انسان اقتصادی عقلایی بهگونه دیگری خواهد بود.
با گسترش نفوذ هر یک از این دو مکتب، دایره شمول رفتارهای مقید به اسلامیت یا عقلانیت نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، چنانچه براساس آنچه در ادبیات دینی وجود دارد زمانی فرا برسد که کثیری از انسانهای جهان به اسلام گرایش یافته و مسلمان بشوند. در آن صورت باز هم موضوع پیشنهادی برای اقتصاد اسلامی از توجیه لازم برخوردار است زیرا اقتصاد اسلامی موضوع خود را در رفتار مسلمانان تعریف کرده و حالا افزایش تعداد آنان که مسلمان هم شدهاند مانعی بر سر راه "موضوع" در نظر گرفته شده نیست. همین بحث درباره گرایش جمعیتهای بیشتری به عقلانیت اقتصادی هم مصداق دارد.
در علم اقتصاد، روششناسی متأثر از موضوع علم است. اقتصاد متعارف با تکیه بر انسان عقلایی، از روشهای عقلی، قیاسی و ریاضی بهره میبرد. اما در اقتصاد اسلامی، با محوریت انسان مسلمان، روشهای متنوعتری متناسب با مراحل تکامل و تغییرات درونی و بیرونی او مورد نیاز است.
مطالعه رفتار اقتصادی انسان مسلمان، به دلیل پویایی و پیچیدگیهای ذاتی او، دشوارتر از مطالعه انسان عقلایی است. تغییر در ادراکات و کنشهای انسان مسلمان، و همچنین تأثیرات اجتماعی، نیازمند روشهای مطالعه متناسب با هر شرایط است. این امر، غیرواقعی بودن فروض سادهانگارانه اقتصاد متعارف را آشکار میسازد.
واقعبینی حکم میکند که تحولات جوهری انسان در نظر گرفته شود و به هنگام مطالعه رفتار اقتصادی انسان همان واقعیاتی که در زمان بررسی با آن مواجهیم مورد کنکاش قرار گیرد. مناسب است تفاوت این شیوه را با آنچه در اقتصاد متعارف مطرح است و برای انسان اقتصادی در هر سن و سال و با هر بینشی در زمان تعریف استانداردی در نظر گرفته میشود مقایسه کنید.
اقتصاد اسلامی، با تکیه بر فلسفه صدرایی، انسان را موجودی پویا و در حال تغییر مستمر میداند. این دیدگاه، انسان را از قالب ثابت و یکنواخت اقتصاد متعارف خارج میکند و او را به مثابه "بیشمار انسان" در نظر میگیرد که درجات صیرورت و کمال متفاوتی دارند.
این پویایی، تنوع کنشهای اقتصادی انسان مسلمان را به دنبال دارد و امکان پیشبینی دقیق رفتار او را دشوار میسازد. در واقع، انسان اقتصادی اقتصاد متعارف، تنها یکی از حالات ممکن انسان در اقتصاد اسلامی است. گستره شمول انسان در اقتصاد اسلامی، اعم از انسان در اقتصاد متعارف است.
این دیدگاه، ضرورت توجه به تحولات جوهری انسان در مطالعات اقتصادی را یادآور میشود. اقتصاد اسلامی، با در نظر گرفتن این تحولات، به دنبال ارائه تصویری واقعبینانهتر از رفتار اقتصادی انسان است.
در اقتصاد اسلامی، همانطور که موضوع علم (انسان مسلمان) با انسان عقلایی اقتصاد متعارف متفاوت است، روش بررسی نیز گستردهتر و متنوعتر است. اقتصاد اسلامی، علاوه بر روشهای عقلی و تجربی، از روش نقل (وحی) نیز بهره میبرد. این تنوع روشی، ناشی از پویایی و پیچیدگی موضوع مورد مطالعه است. دکتر حسن سبحانی، در اثر خود با نام «ابهامزدایی از اقتصاد اسلامی» اشعار میدارد:
از آنجا که "موضوع" تعیین میکند "روش" چگونه باشد قاعدتاً با تغییرات در موضوع به دلیل تحولات در انسان، تغییرات در روش بررسی هم متصور خواهد بود. در آن صورت روش مورد کاربرد در علم اقتصاد روشی اخص از روش بررسی موضوع اقتصاد اسلامی میشود. یعنی درحالیکه در اقتصاد اسلامی از روش نقل پشتیبان به وحی و از عقل پشتیبان به حتی تجربه در مواردی که ممکن است متناسب با شرایط موضوع باشد بهرهبرداری میشود، در علم اقتصاد این عقل پشتیبان به تجربه، بهعنوان روش اعتبارسنجی و رسیدن به درجهای قابل قبول از کاشفیت معرفت (علم) مکتسبه از واقعیات موجود است (ص 210 و 211).
اقتصاد اسلامی، با رویکردی واقعگرایانه، انسان را موجودی پیچیدهتر و چندبعدیتر از انسان عقلایی اقتصاد متعارف میداند. از این رو، روشهای مورد استفاده در اقتصاد اسلامی، فراتر از تجربههای حسی و روشهای صرفاً تجربی اقتصاد متعارف است. این گستره روششناسی، به اقتصاد اسلامی امکان میدهد تا به تحلیل دقیقتر و جامعتری از رفتارهای اقتصادی انسان مسلمان دست یابد.
انتهای پیام/
-
يکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۹:۲۷
-
۱۳ بازديد
-

-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1280355/